محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

در ساحل زندگی

خدایا به هر که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هرکه دوست تر میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است.

 

تولدت مبارک...

  بهترین آهنگ زندگی من تپش قلب توست و قشنگترین روزم شکفتنت...     کیک امسالت یه خرگوش سفید بود با گوشای بلند کادوی تولدت تبلت بود که قرار شد اون قدیمیه رو بدی به بچه ها برات بهترینها رو ارزو میکنم   ...
3 مهر 1394

دوستت دارم ..

سلام محمد امین عزیزتر از جانم پسرک با احساسم صبح نامه ت به دستم رسید !خوندمش یکبار دو بار صدبار... تاریخ زدمو گذاشتم رو  بقیه نامه هایی که واسم نوشته بودی تو دفتر خاطراتم... خیلییییییییییی دوستت دارم خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی         تو را ای گل کماکان دوست دارم به قدر ابرو باران دوست دارم کجا باشی کجاباشم مهم نیست تو راتا زنده هستم دوست دارم             ...
1 دی 1392

هنر..

چند روز پیش حس بافتنم قلمبه شد و اینم نتیجه ش واین یکی    اول واسه امیرعلی بافتم زهرا بیچارم کرد فرداش مجبورم کرد تاواسه اونم ببافم    البته بلا نسبت هنرمند                 ...
28 آذر 1392

ارزوهای دست یافتنی..

  سلام درست یه هفته پیش روز تولد امام محمد باقر محمد امین به یکی از ارزوهای قشنگش رسید   خیلی وقت بود که حساب پولا و پس اندازهاشو داشت چند باری هم به من قرض داد جدا از اینکه طلبکار با اراده و چقدر اضاف بر اون از م بابت دیر کرد میگرفت خلاصه با همه این کارا هم نتونست همه مبلغ مورد نیازو واسه خرید یک عدد تبلت رو جمع کنه اخرشم چاه کن ته چاه افتادو یه بارم ما طلبکار حضرت اقا شدیم حالا دیگه سرگرمی بچه ها  دعواشون قهراشون و ......ختم میشه به تبلت محمد امین که بعد کلی انتظار بهش رسیده ...
22 آذر 1392

یا حسین ...

سلام عزاداریها قبول تاسوعا عاشورای محرم امسالو پیش اقامون امام رضا بودیم موقع رفتن به حرم بچه ها میگفتن داریم میریم پیش امام زمان؟شایدم حق با اونا بود امام زمان هم همان جا بود تو دسته ها !شاید اروم از کنارمون رد شد و ما چقدر غافل بودیم ... روزای عادی (قبل محرم)وقتی اول صبح وارد کلاس میشدم بلند میگفتم سلام سلام کی ماهه کی ستاره اونوقت بچه ها متوجه حضور و اومدنم میشدن و بلند جواب میدادن؛ وقتی محرم اومد بهشون گفتم رو به قبله بایستید دستاتون رو  بزارید رو قلبتون تا برای امام حسین سلام بفرستیم بچه ها وقتی ایستادن بلند میگفتن سلام سلام .....     یوسف میدانست تمام درها بسته هستند امابخاطرخدا و به امیدخدا...
30 آبان 1392

دلتنگی...

 چند روز پیش لابه لای عکسای قدیمی یهو اینو دیدم       با این مقایسش کردم               کلی دلم تنگ شد..باورم نمیشه!! تمام اون روزایی که با بغض تحویل گذشته میدادم یه روزی مثل امروز دلم هواشونو  کنه           خدایا بزن سوت پایان را   صداقت من   حریف هرزه گی این زمانه نمیشود...           ...
10 آبان 1392

سیاه و سفید..

سیاه و سفید یا خاکستری؟؟ شما بیشتر طالب کدومید؟؟ برای من ...سفید ؟؟خیلی ایده ال هست دوستش دارم رنگ رویاهایم رنگ سکوتم غرورم احساسم و....عشقم همه و همه سفیدن وقتی خوشحالم وقتی می گریم اشکهایم سفیدن...سفیدی رنگ بی رنگیست یکرنگست دوستش دارم به خاطر صداقتش دوستش دارم ...اما مشکی..با تمام تصورات وهمناکی که از سیاهی در ذهنم یدک میکشم اماخوب که فکر میکنم بازم قابل احترام هست ابهتش را دوست دارم...واما خاکستری.. چقدر از این رنگ بیزارم رنگ بلاتکلیفی، دودلی،دو رویی !دودلی بین سفید ی و سیاهی !!   کاش اگر لیاقت سفید بودن و یکرنگی را نداشتیم لااقل شجاعت را از سیاهی بیاموزیم که با تمام تیرگیهایش جسارت دارد ... ظاهرش&nb...
4 آبان 1392

تولدت مبارک..

 سلام محمد امین عزیزم امسال اخرین سالی بود که تعداد  سالهای عمرت تک رقمی بود و از سال بعد که دیگه انشاالله ده سالت میشه و دو رقمی   جشن اولت همون ٣١ شهریور بود همون روزی که بالهاتو به خدا دادی و اروم از رو بال فرشته ها اومدی تو اغوشم جشن دومت ١٥ مهر بود سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه زهراهمون عزیزانی که خیلی بدهکارشونم  و جشن سومت تو مدرسه روز سه شنبه  برگزار میشه      اگه حوصله داشتین بقیه عکسا در ادامه مطلبه                     &nbs...
19 مهر 1392