عید قربان+ عقیقه برای یکی یک دونه مامان
سلام عسل مامان
امروز عید بود منم به قولم عمل کردمو برات عقیقه گرفتم. البته با کمک بابا جونت
که اونو از همه دنیا بیشتر دوست داری
صبحزود زود یه عمویی ببعی رو اورد و قربونیش کرد بابایی هم برات دعای عقیقه رو خوند
مبارکت باشه گل نازم
بعدش بابا وداداش جونت رفتن عید دیدنی من موندم و دو تا فرشته کوچولو
امیر علی بهونه میگرفت وگریه میکرد مجبور شدم پفیلایی که بابایی برای داداش جونت گرفته بودو بهش بدم تا اروم بشه یهو دیدم دخترم با پفیلا خودشو نا ناز کرده بووووووووسسسسسسس
عموها +ببعی
دخملی+پسملی+پفیلا
گل سر نیست هااااا
پفیلا!
بیمه ات کردم به نامش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی