محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

در ساحل زندگی

واکسن 18 ماهگی وگلای تبدار

1390/10/10 1:04
408 بازدید
اشتراک گذاری

سلام تربچه ها
سه شنبه صبح به همراهی بابا جونی رفتیم برای واکسن ١٨ماهگی.اول دختر نازنینم عطیه زهرا بعدش گل پسری امیر علیماچ
الهی فدای معصومیت شما تربچه ها بشم من که چقدر بی دفاعید در مقابل بعضی از کارای ما بزرگتراقلب
اومدم کنار عطیه زهرای نازنینم و دستاشو گرفتم و صورتمو گذاشتم رو صورتش
اینجوری شاید میتونستم دراون لحظه  درد و ترس شریک دخترکم بشم.بعدش امیر علی اونم همین طور ولی با این تفاوت که وقتی دستاشو گرفتم متوجه شدم تو مشتش یه ماشین کوچولو جا خوش کرده .
الهی دورت بگرده مامان با این کارات چه دلی از من میبری.وقتی بابایی اومد دنبالمون شما داشتی با خواهری بازی میکردی و با همون ماشین کوچولویی که کوچکتر از بند انگشتت بود اومدی برای واکسن.یکی پای راست و اون یکی پای چپآخ. تو راه خونه تو ماشین خوابتون برد بعد از دو سه ساعتی بیدار شدین دختری که پاشو تکون نمیداد و فقط گریه میکرد اما پسر نازم مثل شیر بودی و اصلا خم به ابرو نیاوردیتشویق
ولی شبش تلافی کردی و تا صبح دو تایی سمفونی راه انداختینافسوس

عزیز ای دل مامان
هر نفسم بسته به نفس شما ست وهر دمم بسته به بازدمتون    

  شانه هامو قوی میکنم برای کشیدن  خستگی هاتون

دلمو دریایی میکنم برای دلتنگی هاتون ،
و قلبم را سکویی برای پروازتون

 دوستتون دارم قلبقلبقلب
بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com




صبح به خیییییررربغل






    

عروسک کوچولوی مامان تازه هم قد عروسکاش شدهماچوقتی میخواد عروسکاشو جابه جا کنه موهاشونو لای انگشتای کوچولوش میگیره و دنبال خودش میکشهقلب


                                               

 

 






اقا شیره(مثلا)دروغگو

    بدون شرحهیپنوتیزم  



            
niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سمانه
11 دی 90 10:49
سلام مامانی فرشته های مهربون
الهی قربون اون دو تا فرشته ای برم که واکسن 18 ماهگی زدن من درکشون می کنم چقدر درد داره یاد یه سال و نیم پیش دخترکم افتادم
قربون جفتشون برم که بی خبر از همه جا چقدر درد کشیدن

دوستون دارم


سلام سمانه جون
خدا نکنه عزیزم ،دنیای بچه هادنیای بی خبریه،دنیای فراموشی. بچه ها فرشته اند!


بهناز مامان نازنین
11 دی 90 11:54
ای جونم تو رو خدا اول برای خودت یه اسپند دود کن بعد برای این سه تا فینقیلی ناناززززز


نظر لطفتونه
ناديا مامان آيه و آلاء
11 دی 90 15:26
سلام .ممنون كه بهمون سر زدين.خدا بچه هاي نازتو برات نگه داره.


خواهش میکنم عزیزم و همچنین.
سمانه
15 دی 90 13:09
سلام مامانی نازنین
امیدوارم حال فرشته ها بهتر شده باشه و شاد باشین


قربون محبت شما
مامان سهند و سپهر
20 دی 90 20:01
سلام . مرسي كه به ما سر زدين خانمي . ايشالا فرشته هاي نازت زير سايه پدر و مادر روزهاي خوشي و سپري كنند . ببوسشون . خسته نباشي.


مرسی مهربونم
شما بیشتر