محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

در ساحل زندگی

یه خاطره بد

1390/6/16 3:25
413 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازنینم

امروز رفتیم و واکسنتو زدیم تا شاید امسال خدا نظر کنه کمتر سرما بخوری

niniweblog.com

نمیدونم اصلا فایده ای داره یا نه ولی باز زدنش بهتر بود تا نزدن{#emotions_dlg.e40}

 شما که خیلی از امپول میترسیاسترس ولی وقتی که خاطرات بد پارسالو به یادت اوردم قبول کردی 

niniweblog.com

الهی دیگه هیچ وقتی اون روزا تکرار نشه الهی هیچ وقت هیچ بچه ای اسیر تخت بیمارستان نشه الهی همه نی نی ها و مامانا در پناه خدا سالم بمونن خوشحالی ما مامانا هم, شادی و سلامت شما خوشگلاست{#emotions_dlg.e11}

پارسال سال خیلی بدی برای من وبابایی بود همش نوبتی مریض بودین دیگه دکترا از دست ما به تنگ اومده بودن

niniweblog.com

یه روزی امیر علی اینقدر بالا اورد که بی حال شد کم کم شیرم نمیخورد بردیم بستریش کردیم تا اب بدنشو از دست نده شبش رضایت دادیم تا اومدیم خونه دیدم خواهری هم شده مثل امیر علی{#emotions_dlg.e35}تازه عطیه زهرا خیلی ضعیف تر بود  اون شب تا صبح بالای سرشون نشستیم و صبح عطیه زهرا و فرداشم شما ناناز مامان{#emotions_dlg.e10}

 

تاسف و ناراحتی و وجدان دردم بیشتر از اینه که من نتونستم بیام پیشت باشم تو بیمارستان چون بچه ها هم جفتشون مریض بودن پیش شما مادر جون بود بابایی هم بین خونه و بیمارستان صفا و مروه میکرد

niniweblog.com

خلاصه تا سرمت تموم بشه وبیا ی خونه هزار بار مردم و زنده شدم ویروسی نموند که شما اونو نگرفته باشین {#emotions_dlg.e6}  خیلی سال خسته کننده ای بود وقتی خاطرات حنا جونو میخوندم که دو قلوهاش مریض شده بودن و چه عذابی کشیده بود دست تنها با تمام وجودم گرمی اشکاشو حس میکردم 

niniweblog.com

  همیشه راضیم من مریض بشم ولی شما عزیزا همیشه همیشه سالم و خوشحال {#emotions_dlg.e11}

خدایا خودت مراقبون باش نکنه حتی یه لحظه منو تنها بزاری, من بدون تو هیچم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نرجس
16 شهریور 90 10:17
با تولد خاله کوچیکه آپم بدو بیا!


[


مبارک باشه