محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

در ساحل زندگی

من و شنگول و منگول

1391/7/19 1:57
285 بازدید
اشتراک گذاری

 این روزا که محمد امین میره مدرسه فرصت خوبیه تا به اندازه همون نصفه روز محبت مادریمو تقسیم بر دو کنمو با شنگول منگول برم بیرون کتاب بخونم شعر بخونیم رنگین کمون ببینیم چرا ببینیم چیه ببینیمو...

 دلم همیشه یه دختر میخواست تا بشه یه اینه تمام قد برای تجسم روزگار جوانی ام!  اما ....متفکر

نازنینم دخترکم برگ گلم همیشه غمخوار داداشی هات باش  بغلدردشون درد تو باشه و شادیشون خوشحالیت.همیشه خواهرا مادر دوم داداشیهان یادت نره گلکم    ماچ

تمام هستی مادر من به فدات جگرکمماچ

 

این دخمل هم خیلی جدی مشغوله ..داشتم عکسشو میگرفتم که شنیدم بقیه وروجکا میگن ازمون عکس گرفت! بعدشم اومدن تا عکسشونو ببیبننتعجب

 

 

یه مدتی تاعزم بیرون میکردیم دو تایی این کچلا رو میزدن زیر بغل و یا علی..رفتنی به هر طریقی میکشوندن و میاوردن اما برگشتنی ,یه دستم تو دست شنگول دست دیگم منگول یک کچل این بغلم یک کچل اون بغلم

 شكلك هاي كلفاز >>www.kalfaz.blogfa.com<<

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سمانه
22 مهر 91 13:22
سلام عزیز دلم گل مهربونم
خوبی خواهری جونم؟ فرشته ها خوبن؟
ای جونم به فدای این نفسا بشه که اینقدر ملوس و نازن
الهی قربون مادرانه هات برم برای گل دخملت
الهی فدای دخمل خوشکلت برم من که مطمئنم مثل مادرش سرشار از عواطف و احساسات خوشکله
دوووووووووووستون دارم عزیز دلم


خدا نکنه گلم
جنس دخمله یه ذره خورده شیشه داره!!!صرفا جهت اطلاع ..

سمانه
22 مهر 91 13:27
ای جووووووووووووووووووووووووووونم فاطمه زهرامم از این عروسکه داره و تازه اسمش رو بگم کلی باهاش حال می کنی اسمش غلامرضا هست نمی دونی تا به حال سهمرتبه عوضش کردیم و هر دفعه بلاهای سری قبل سرش دراومده تازه همه جا هم دنبال خودش می بره و اسمش رو به همه می گه خلاصه دنیایی داریم باهاش


هههههههههههههههههه حالا چرا غلامرضا؟؟؟ولی حقیقتا اسم تکیه !!
عاشق باران
25 مهر 91 16:41
دوتا عکس دونفره شون خیلی قشنگه
خوش بحال دختر شما که داداش داره منم داداش می خوام


سلام
انشاالله خدا یه داداش و یه ابجی یک جابه باران جون میده !
عاشق باران
28 مهر 91 18:43
خدا از دهنت بشنوه خواهر
من که به باران گفتم مثل محمدامین دعا کنه شاید خدا قبول کنه


خدا به داد باران برسه!نمیدونی محمد امین روزی چند بار با دلی پر خون رو به درگاه خدا میاره و طلب بخشش میکنه که خدایاااااااااااااا من اشتباه کردم تو عالم بچگی یه شوخی کردم تو دیگه چرا ؟؟
عاشق باران
30 مهر 91 15:14
عاشق باران
30 مهر 91 15:18
البته منم خیلی جدی نگفتم برای منم خیلی سخت خواهد بود حتما...
اولش من گفتم خودم داداش میخوام که دیگه امکان پذیر نیست
بچه که بودم خیلی دوست داشتم داداش داشته باشم که خدا نخواست اما الان به خدا گفتم اگه منو دوست داری فقط دختر

هم دختر هم پسر هر دو نعمت خداین و فقط پیش ما مدتی امانتن خودش کمک کنه امانتدار خوبی باشیم تا در اخر خدای ناکرده شرمنده صاحبشون نشیم!