30ماه..
سلام
دیروز دو قلوهام سی ماهه شدن سی ماهه که اومدن و هم نفسم شدن
خیلی دلم میخواد مثل همه مادرا بگم چه زود گذشت اما برای من که با دونه دونه اشکام شمار و اینجا رسوندم عمری گذشت
از شیطونیها تون چی بگم دیروز عطیه زهرا مداد شمعی محمد امینو ور داشته چند تا در کابینتو خط خطی کرده رفتم اونارو تمیز کنم امیر علی رفته ده دوازده تا از کلیدهای لپ تاپو کنده
انقدر شیطون شدین که همون یک ساعت خواب بعد از ظهر خیلی وقتا تعطیله و ا ون وسط طفلکی محمد امین که این روزا عجیب دلش هوای دنیای سه نفره ای رو کرده که قبل اومدن شما داشتیمو بدتر از اون امتحاناتش که با وجود سر و صدای شما دو تا باید چاره ای اساسی اندیشید
( پ.ن):برای اپلود عکسا خطا می اومد که برای این فایلها به دلایل نا معلومی امکان اپلود وجود نداره.چرا؟؟
(پ.ن):بالاخره امروز تونستم بعد چند بار تلاش عکسارو جدا جدا اپلود کنم